کته تلخ katehtalkh

وبلاگی برای شناخت هر چه بهتر روستای کته تلخ ( شهرستان کدکن - خراسان رضوی )

کته تلخ katehtalkh

وبلاگی برای شناخت هر چه بهتر روستای کته تلخ ( شهرستان کدکن - خراسان رضوی )

لهجه ، گویش و اصطلاحات محلی روستای کته تلخ ( سری دهم )

قُتَّه : شنا

تلخ : استخری که از آب قنات پر شده

نماشُم : شب

چِرَغُنی : شب نشینی

گال کردن : تمیز کردن بینی و همچنین مدفوع گوسفندان که به مرور زمان روی پشمشان مانده و خشک شده است .

هَلقَژ : پرتاب کردن چیزی 

خُنَه پیشو : انباری مواد غذایی که در انتهای خانه نشیمن تعبیه میشود . 

پِچّوک : نوعی علف هرز که به گیاهان اطراف خود میپیچد و بسیار مورد علاقه احشام می باشد . در بعضی مواقع یکی از سبزی های کوکوسبزی نیز هست .

سِپِسک : یونجه

خالو : دایی

دوری ( dori ) : بشقاب

اُخوری : لیوان آبخوری

اُخور : ظرف بزرگ مخصوص علوفه دادن به احشام

گُلَلَه : گیاهی با گلی شبیه گل لاله که در کوه میروید . پیاز آن خوشمزه و شیرین است و در آوردن و خوردن پیاز آن یکی از تفریحات بچه ها در اردیبهشت می باشد .

چِدار : بستن ضربدری دست و پای بزغاله های شرور

فِرِز : گیاهی هرز شبیه چمن که بیشتر اطراف جوی های آب میروید . 

زینَه : پله

حَمُّم : حمام

کِتَل : زین دست دوز برای الاغ

خرجِوَلَه : بافتنی کیسه مانند بزرک که با تکه های پارچه بافته میشود و برای حمل بار با الاغ و حتی موتورسیکلت استفاده میشود . 

اوسار ( OSAR ) : افسار


لطفا ما را از نکته نظرات انتقادات و پیشنهادات خود در جهت هر چه بهتر شدن این  وبلاگ محروم نگذارید .