قَیِم = پنهان
پُتّین = چکمه ، پوتین
پَت = پر های ریز پرندگان
گِدّی = مورد خطاب قرار دادن بز و بزغاله
کُندِرِشک = آرنج
گُرمُشت = بوکس
وَرلَت = چغلی کردن از کسی پیش دیگری
لِقَت = ضربه با پا ، لگد
تِکّه = بُز نر
شیشَک = بره گوشتی ( پلواری )
خَلمه = گروه کوچک گوسفندان ( واحد کوچکتر از گلّه )
خَلمه چِرونی = چراندن گوسفندان
خَلمه گل = گروه گوسفندان نوزاد که جدای از گلّه به صحرا برده می شود
گُمار = نوبت رفتن به کمک چوپان ( هر یک از خانوارهای روستا که در گله گوسفند دارد بایستی در مواقعی از سال ، یک نفر از اعضای ذکور خانواده به کمک چوپان گله رفته که به اصطلاح گمار خود را رفته باشند )
چُپُّ = چوپان
پَیَه = رعد و برق
لوش = لجن ته استخر و جوی آب
پِشینگ یا دِرِز = پاشیدن قطره های آبی که از ارتفاع ریخته و به اطراف پخش می شود .
پال پال = جستجو ، کاویدن ، گشتن
بُری = اصلاح کردن گوسفند ، جدا کردن پشم از گوسفند با استفاده از وسیله ای به نام دوکارد
کُلُف زدن = پریدن از ارتفاع
کِلَف زدن = خوردن و به دندان کشیدن ( بیشتر در رابطه با خوردن غذا توسط حیوانات به کار می رود )
کُلُن = بزرگ و کلان
تیرّک = جهش مایعات ( مانند جهیدن خون از رگ موقع ذبح گوسفند )
موسی کو تقی = قُمری
دَق = به هر سطح صاف اطلاق میشود ( زمینی که بر اثر زیاد کوبیده شدن صاف شده و یا سر بی موی افراد )
جَلَه = تگرگ
دوقِش = فراورده ی قهوه ای رنگ که بعد از گرفت روغن زرد از کره ، ته ظرف باقی می ماند که سرشار از کلسیم می باشد .